او که فارغالتحصیل تدوین از دانشکده صدا و سیماست فعالیت سینمایی خود را از سال 75 با کارگردانی فیلم کوتاه آغاز کرد.
قطعه ناتمام و به آهستگی فیلمهای قبلی این کارگردان جوانند که برای دومی سال گذشته برنده جایزه نگاه طلایی از جشنواره بینالمللی فیلم فریبورگ سوئیس شد و برای اولی در بخش مسابقه بینالملل جشنواره فجر 6 سال پیش دیپلم افتخار گرفت.
پاداش سکوت فیلمی جنگی است که تا چند روز پیش مراحل تولید خود را پشتسر میگذاشت و با فشار فراوان به جشنواره رسید. هر چند که مازیار میری گفته نسخه ارایه شده نسخه صفر است. با او درباره این فیلم به گفتوگو نشستیم.
***
- به آهستگی را آنطور که قبلاً گفته بودید از مصراع شعری از فردوسی گرفتید. «به آهستگی مرد توان شد».
ظاهراً تحت تأثیر رمان به آهستگی اثر میلان کوندرا هم بودهاید. پاداش سکوت هم تحت تأثیر رمان خاصی است؟
بله، از یک کتاب نام آن را وام گرفتم.
- حتماً اسم کتاب را نمیگویید و این که تا چه میزان تحت تأثیر آن فیلمتان را ساختهاید.
به شما میگویم اما میخواهم که امانتداری کنید و ننویسید.
- چرا؟
چون این توافقی است میان من و نویسنده کتاب.
- یعنی در پایان فیلم هم نمیخواهید بنویسید برداشت آزاد از کتاب[...]؟
حداقل تا زمان اکران فیلم همینطور خواهد بود. با نویسنده کتاب هم به این توافق رسیدهایم. اما در اکران فیلم قطعاً از نویسنده و کتاب نام خواهیم برد. چون یکی از سکانسهای فیلم برداشتی از این کتاب است.
- طرح فیلم از کجا آمد؟
من طرحی داشتم که آن را برای فرهاد توحیدی تعریف کردم، ایشان فیلمنامه را نوشتند همزمان طرح را با محسن علیاکبری در میان گذاشتم و با او به توافق رسیدیم که این فیلم را تولید کنیم.
- زمان تولید فیلم به آهستگی ظاهراً برخی دوستان پیشنهاده داده بودند که از قید آن بگذرید و به سراغ سوژههای دیگر بروید.
آیا زمان ساخت این فیلم هم چنین پیشنهادهای امیدوارکنندهای داشتید؟
اتفاقاً در این کار هم فکر میکنم زمین و آسمان تلاش کردند تا این فیلم ساخته نشود، اگر همت و تلاش تهیهکننده نبود، این کار ساخته نمیشد. موضوع این فیلم دغدغه محسن علیاکبری بود که خودش از بچههای جنگ است. به خاطر همین همت او هم تا این مرحله پیش رفت.
- حتماً منظورتان از زمین و آسمان کسانی هستند که فکر میکنند سینمای دفاع مقدس متعلق به گروه خاصی است؟
دقیقاً. از زمانی که این کار می خواست شروع شود، احساس کردند قرار است جای آنها گرفته شود در صورتی که این ژانر ارث کسی نیست. هر کس به اندازه خودش سهم دارد و باید درباره این موضوع به اندازه خود ادای دین کند.
من ادای دین کردم. البته من تنها نبودم و دوستان دیگری هم به ما یاری رساندند. مثلاً امیر اثباتی به عنوان طراح صحنه و لباس، از ابتدای نگارش فیلمنامه و نوشتن طرح با من بود. او فکرهای خوبی داشت؛ فکری که ما با آن توانستیم سکانس اصلی فیلم را که تا حالا در سینمای ایران تجربه نشده بود، عملی کنیم.
- منظورتان همان سکانس انتهایی فیلم است که زیر آب فیلمبرداری شده؟
بله امیر اثباتی برای این صحنه یک استخر ساخت چون در این فصل امکان نداشت بتوانیم در رودخانه اروند این صحنه را فیلمبرداری کنیم. با این طراحی دیدیم که میشود با دوربین 35 میلیمتری صحنههای زیرآب را فیلمبرداری کرد.
- شنیده شده که فیلمبردار خودش کار کرده و هیچ نظارتی بر روی فیلمبرداری او نشده این درست است؟
نه، آقای «ساشا میکه» که تاکنون تجربه این کار را در آلمان داشته، زیر نظر بهرام بدخشانی فیلمبردار فیلم این کار را کرد، یعنی آقای بدخشانی طراحی تمام پلانها را کرده بود و ساشا میکه فقط آن را اجرا کرد و انصافاً خوب هم اجرا کرد.
ما روزهای اول فیلمبرداری آن سکانس را گرفتیم، چون باید روی آن افکتگذاری میشد و نمیتوانیم زمان را از دست بدهیم.
- رضا کیانیان و پرویز پرستویی چطور انتخاب شدند؟
جستجو در فیلم حرف اول را میزند و ما باید سکانس به سکانس و پلان به پلان جلو میرفتیم لذا چارهای نداشتیم جز اینکه از بازیگران حرفهای استفاده کنیم که توان نگهداری حس خودشان را داشته باشند.
- دغدغه شما در به آهستگی قضاوت درباره آدمها بود در این کار چه نگاهی داشتید؟
در به آهستگی همه دغدغهام اجتماع و آدمهای آن بود، آدمهایی که برای آنها در اجتماع مسائل و مشکلاتی به وجود میآید.
این فیلم هم همان است، فرقی با آن دو فیلم قبلی ندارد. آن دو مضمون اجتماعی داشتند و مضمون پاداش سکوت هم اجتماعی است. موضوع آدمهای جنگ مدتها ذهنم را به خود مشغول کرده بود اما درون سینمای خودم.
این موضوع را دوستان و همکاران دیگری هم تجربه کردهاند به عنوان مثال ابراهیم حاتمیکیا که بهترین نمونه آنهاست. نمونهای که به خوبی به جنگ و مسائل پس از جنگ میپردازد. اما من میخواستم راجع به سینمایی که خودم میخواهم، صحبت کنم و فیلم بسازم. در هر حال من دوست داشتم راجع به آدمهایی کار کنم که اگر آنها نبودند و به موقع مقابل دشمن نمیرفتند ما آرامش کنونی را نداشتیم.
من خارج از جناحهای سیاسی و خطکشیهای روشنفکری فکر میکنم که ما مدیون آنها هستیم. آن هم در جامعهای که باور آدمها کمرنگ شده و همه دارند به خودشان فکر میکنند.
- فضای فیلم کاملاً جنگی است؟
فیلم کاملاً در سال 85 میگذرد. کاملاً هم امروزی و معاصر است بجز یک سکانس که فلاش بک است و از کل ماجرا به ما خبر میدهد. این که چه اتفاقی اتفاده و چه بر این آدمها از جمله اکبر که نقش او را پرویز پرستویی بازی میکند گذشته است. آن وقت خودتان بقیهاش را قضاوت میکنید.
- آدمهای شما در به آهستگی معمولاً کارگر بودند در پاداش سکوت متعلق به کدام طبقه هستند؟
چیدمان آدمها در به آهستگی را پرویز شهبازی انجام داد. در حال حاضر زندگی مردم در عین آپارتماننشینی بسیار در هم تنیده شده است و این چیدمان را شهبازی از فرهنگ و ساختاری که فعلاً در جامعه وجود دارد، ساخت.
اکبر در پاداش سکوت یک بازمانده است. او فعلاً بلیتفروش شرکت واحد است.آدمی که سالهای جنگیده حالا کابوسی ذهنش را اذیت میکند. میخواهد بداند چه اتفاقی برایش افتاده، جستجو برای یافتن حقیقت حرف اصلی این فیلم است.
- با توجه به تم فیلم که جستجوست، لابد تغییر لوکیشنتان زیاد بود؟
بله، ما معمولاً در هر لوکشین یک تا دو روز بیشتر نمیماندیم چون قصه اجازه نمیداد، این فیلم پرلوکشین است. یک تیم حرفهای هم که همهشان دغدغه این نوع سینما را داشتند دور هم جمع شدند، حتی تیم بازیگری که تا حالا کمتر دور هم جمع شده بودند امیدوارم پایان فیلم شرمنده آنها نشوم.
- رضا کیانیان چگونه نقشی دارد، او هم بازمانده است؟
بله او نقش حاج احمد ایروانی را بازی میکند که فرمانده یک گروه 11 نفره بوده که بازمانده جنگ هستند. هر کدام از بازیگران دیگر مثل فرهاد اصلانی، آتیلا پسیانی، مهتاب کرامتی هم یکجوری به این 11 نفر ربط دارند.
- چند نفر از این 11 نفر بازماندهاند؟
بعضیشان شهید شدهاند و فقط 5 – 6 نفر ماندهاند. که هر کدام ویژگی خاص خودشان را دارند.